ای پسر خاک
از خمر بیمثال محبوب لایزال چشم مپوش و بخمر کدرهٔ فانیه چشم مگشا از دست ساقی احدیّه کؤوس باقیه برگیر تا همه هوش شوی و از سروش غیب معنوی شنوی بگو ای پستفطرتان از شراب باقی قدسم چرا بآب فانی رجوع نمودید