هُوالنّاصِرالمُعينُ
(اِلهَا كَريما رَحيما)
به تو توجّه نمودهام و به حَبل عنايتت مُتِمَسّكم و به ذِيلِ كَرَمَت مُتشَبّث. توئی آن كَريمی كه يك قطره از دريای غُفرانت عِصيان عالميان را مَحو نمايد و يك كلمه از فَمِ عنايتت آب حَيوان بر اهلِ امكان مبذول دارد. ای بخشندۀ يكتا، عبدت را محروم منما و از بحر رحمتت قسمتی عطا نما و از دريایِ جودت نصيبی مقدّر فرما. السُن عالم قابل ذكرت نه و اَفئده اُمَم لايق ادراك هستيت نَه. هستیِ تو وَرایِ اِدراكِ عُقول و فوق عرفانِ نفوس بوده و هست. به كمالِ عجز و ابتهال بخشش قديمت را میطلبم و فضلِ عَميمت را میجويم. تـو دانـا و آگاهی، به ذكرت زندهام و به اميد لَقايت موجود و پاينده، آن كن كه سزاوار بخشش تو است نه لايقِ ذكـر و ثنایِ من. لا اِلهَ اِلّا اَنتَ الغَفُورُالكَريمُ. اَلحَمدُ لَكَ اَنتَ مَقصُودُ القاصِدين.