هُواللّه
ای خداوندِ مهربان، هر چند وجودِ نابودم ولی اميد به فضل و جودِ تو دارم و هر چند از قابليّتِ و استعداد محرومم ولی رجا به فضل و عنايتِ تو دارم، گمراه بودم هدايت فرمودی، نابينا بودم بينا کردی، مَحروم بودم مَحرَمِ راز فرمودی، مُرده بودم به نفحاتِ گلشنِ قُدس زنده فرمودی. حال ای پروردگار، استقامت بخش، ثبوت عنايت فرما تا در مَحبَّتِ مَطلعِ احديّتت ثابت مانم و از انوارِ شمسِ حقيقت مُقتبِس گردم، به ذکر و ثنايت ناطق شوم و به عِبادتِ جَمالِ رحمانيّتت مشغول گردم، غيرِ تو را فراموش کنم و از ذکرِ ماسوی خاموش شوم و از جامِ مَحبّتت سر مست و مَدهوش گردم و به خدمت امرت پردازم و به اَبدَعِ نَغَمات در محافلِ اماءِ رحمن لسان به ذکرت بگشايم و محفل بيارايم. توئی مقتدر و توانا و توئی مؤيّد و موفّق و بينا يا رَبِّيَ الأَعلی.